استان گلستان که با برخورداری از تنوع قومیتی به رنگینکمان اقوام ایرانزمین شهرت یافته مردمانی از قومیتهای مختلف با آدابورسوم متفاوت و پوششی رنگارنگ را در دل خود جایداده است و هر قوم با لباس و سنتهای خاص خود در گلستان در کنار یکدیگر زندگی میکنند. پوشش هر قومیت نشان اصالت و فرهنگ برخاسته از سرزمینشان و درواقع هویتشان است؛ در ادامه به بررسی پوشش محلی بانوان قوم کتول استان گلستان میپردازیم.
یکی از مصادیق مهم میراث ناملموس حفظ، احیا و بازنشر سنتها، فرهنگ و حفاظت از کرامات و داشتههای اقوام ایرانزمین است. بدین سبب لباس هر قوم که برگرفته از اعتقادات و آیینهاست در مطالعه فرهنگها بسیار دارای اهمیت است.
لباس سنتی قوم کتول که پیراهنی بلند (رخت کوتاه)، دامنی پرچین، انواع کت (کلیجه، بهاری، کمر چین)، جلیقه، کلاه شهری، روسری، پیش جامه (دم جامه) و شاروسه را شامل میشود، خود نشانگر روح بلند و هنر ارزشمند زنان قوم کتول بوده که هنرهای فراوان صنایعدستی چون نوار بافی، سکه دوزی، نساجی سنتی، نخریسی، رنگرزی و… را در دل خود جایداده است.
باگذشت زمان پوشاک سنتی قوم کتول به فراموشی سپردهشده و گواه این مدعا نسل جوان امروزی است که به دلیل توسعه جوامع انسانی و شکلگیری فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، ترویج البسه مدرن، در دسترس و پایین بودن قیمت آن نسبت به بالا بودن دستمزد دوخت پوشاک سنتی، از این نوع پوشش فرسنگها فاصله گرفتهاند و همه این عوامل موجب آن شد تا البسهای ازایندست، به مشتریهایی با سلایق خاص محدود شوند.
برای حفظ و احیا این هنر و مهارت دوخت پوشاک بانوان قوم کتول، پرونده ثبت آن توسط دفتر ثبت آثار ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان تشکیل و در سال ۱۳۹۵ با طرح در شورای عالی ثبت کشور بهعنوان یک اثر و هنر ارزشمند نیکان و بانوان قوم کتول در فهرست آثار میراث ناملموس کشور به شماره ۱۳۲۶ به ثبت ملی رسید.
پوشش زنان کتول از گذشتههای دور پوشاکی با پارچههای دستباف بود که با عناصری چون نوارهای کتول، سکه و یراق تزیین میشد. خانمها در جشنها از این نوع پوشاک با تمامی اجزا استفاده میکردند که متشکل از پیراهن (رخت کوتاه)، دامنی پرچین (تُنبان قُنبلی)، انواع کت (کُلیجِه، بهاری، کمرچین)، جلیقه، کلاه شهری، روسری، پیش جامه (دم جامه) و شاروسه (شاه ریسه) است. تزئینات روی لباس برای طبقه بالای جامعه با نوارهای دستباف و سکههای بیشتر و برای عامه مردم از نوارهای کمتر به کار میرفت.
پیراهن زن کتول بلند بوده بهگونهای که روی دامنی از پارچه شال پشمی گلدار قرار میگیرد، با آستینهایی که تزئیناتی به روی لبه آن دوخته میشود. دختران مجرد کلاهی از جنس مخمل که غالباً به رنگ قرمز است و تزئیناتی از یراق و توف (نوار دستباف) دارد، استفاده میکنند که زیر روسری بر سر میگذارند. البته بانوان متأهل از کلاه استفاده نمیکنند و زیر چارقد به روی پیشانی، روسری دیگری میبندند که گره روسری در جلوی پیشانی قرار میگیرد. چارقد یا روسری آنها غالباً سفید و گلدار است. روی لباس نیز پیش جامهای با سکههای قدیمی از پارچه مخمل میپوشند. پیش جامه دارای یقه است و مانند گردنبند به گردن آویخته میشود.
مواد اولیهای که برای این نوع لباس استفاده میشود عبارت از پارچههای زری، پارچههای دستباف، پارچههای شال پشم (نخی گلدار)، پارچههای مخمل، انواع نوارهای دستباف (توف)، سکه، یراق، منجوق، ریشههای تزئینی، دانههای تسبیح، کش، نخ گریسه و… است. امروزه برای این نوع پیراهن از پارچههای زری با ۳ متر طول و درگذشته از پارچههای ابریشم دستباف که برای دوخت آن از ۶ متر پارچه (به دلیل کم بودن عرض پارچههای ابریشمی) استفاده میشد.
الگوی لباس بسیار ساده بوده و در قسمت زیر بغل از «مرغک» (پارچههای سهگوش) استفاده میشود که در اصطلاح محلی «زیربغلی» میگویند. در قسمت لبه آستین، تزئیناتی از نوارهای دستباف کتول دیده میشود که ردیف اول آن نواری از «توف سیاه»، ردیف دوم «دوگلی»، ردیف سوم «ولولک» به ترتیب قرار میگیرند. برای دوخت دامن از پارچه «شال پشم»، «زری تال» و یا سایر پارچههای طرحدار استفاده میشود.
برای دوخت پیش جامه عمدتاً از پارچه مخمل قرمز استفاده میکنند. روی پارچه مخمل توف مشکی، دوگلی و اریب و همچنین سکه دوخته میشود. پیش جامه دارای یقه است و قسمت پایین آن به شکل مثلثی برش میخورد. شاه ریسه بهمنظور تزئین، بر روی پیش جامه و به دور گردن قرار میگیرد و متشکل از منجوق، دانه تسبیح و سکه است.
به قسمت پایین شاه ریسه، «زیربند» و قسمت بالای آن، «پشتبند» میگویند که هرکدام جدا بافتهشده سپس به کمک دوخت به یکدیگر متصل میشوند. طرحهایی که برای شاه ریسه استفاده میشود عبارتاند از «قالیباف» و «مَکودِلِه».
گل طلا یا گل یقه زیوری بود که به روی شاروسه بسته میشد و برای خانوادههای ثروتمند، این زیور از طلا و برای سایرین از برنج و نقره است. شکل زیور همانگونه که از اسم آن پیداست به شکل گل بوده.
«کلیجه» به کت روی لباس میگویند که پارچه آن از مخمل و بدون تزئینات بوده یا از تزئینات کمی استفاده میشد. آستین آن داری سمبوسه (مثلثی شکل) بوده که رویه انگشتان را میپوشانده است.
«کمرچین» به کتی میگویند که در بخش کمر به دو قسمت بالاتنه و دامن تقسیم میشود و نام کت هم متأثر از فرم آن است. این لباس خاص افراد ثروتمند بوده و سطوح پایینتر جامعه از جلیقه استفاده میکردند.
در آخر باید به این نکته اشاره کرد که طی سالهای اخیر پوشاک سنتی اغلب اقوام، دستخوش تغییرات زیادی شده است که دراینبین لباس بانوان علیآبادکتول هم از این تحولات بیبهره نمانده است و امروزه تنها در مراسم و جشنها میتوان این نوع لباس را دید.
اما درصورتیکه از این هنر صنعت فاخر حمایتهای لازم صورت پذیرد، تولیدات آن ازلحاظ اقتصادی بر جامعه کتول تأثیرات بسزایی خواهد داشت، زیرا لباس این قوم شریف از مجموعه صنایع و هنرهای دستی چون پرورش کرم ابریشم، ابریشمکشی، نخریسی، رنگرزی، نساجی سنتی، نوار بافی، منجوق بافی و… تشکیلشده که موجب اشتغالزایی برای گروهی از زنان و دختران منطقه خواهد بود. درواقع با حفظ یکرشته میتوان عملاً از چندین صنعت و هنر دستی حمایت و آنان را از خطر فراموشی حفظ کرد.