عروسکها جزئی از میراثفرهنگی محسوب میشوند و از طریق لباسها، شیوه ساخت و نوع کارکرد آنها میتوان به کودکان، میراثفرهنگی منطقه خاص را آموزش داد. ازاینرو ثبت ملی عروسک اقوام مختلف ایرانزمین گامی بهسوی شناخت بهتر از قومیتهای ایرانی خواهد بود.
عروسک محلی با گذشت زمان از تغییر آدابورسوم، تغییر شرایط زندگی مردم روستا و… اثر پذیرفت و بر آنها تأثیر گذاشت. امروزه پس از توسعه جوامع انسانی و بهحکم گذر زمان، تحول اوضاع اجتماعی و روابط با سایر کشورها، تغییرات زیادی در اسباب و وسایل بازی کودکان این سرزمین به وجود آمده است و در حال حاضر اسباب و وسایل بازی سنتی را تنها در میان روستائیان و بهویژه ایلات و عشایر میتوان مشاهده کرد.
ایران دارای تنوع قومی است که از جزییات گوناگون همچون غذا، پوشاک، آداب، آیینها و باورهای متنوعی برخوردار است اما درعینحال همه این اختلافها در زیر سقفی به نام ایران زندگی میکنند. کودک و شهروند ایرانی برای آنکه بتواند بهخوبی به فرهنگ و ویژگی کشورش پی ببرد باید شناخت درست و کاملی از اقوام ایرانی داشته باشد.
آشنایی مردم بهویژه کودکان با عروسکهای قومی این امکان را در اختیار آنها میگذارد تا با تفاوتهای فرهنگی آشنا شوند، بازیهای دیگر اقوام را بشناسند، نحوه لباس پوشیدنشان را یاد بگیرند، لالاییهایشان را گوش دهند تا با دوستی که بین کودکان پدید میآید به یک وفاق ملی برسند.
بنابراین ثبت عروسک اقوام مختلف ایرانزمین گامی است بهسوی شناخت بهتر از قومیتهای ایرانی که نسل آینده را با فرهنگ غنی این سرزمین آشنا میسازد. در همین راستا و با همین هدف ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان برای ثبت «مهارت ساخت عروسک محلی روستای سیاهرودبار و کارکردهای فرهنگی آن واقع» اقدام کرد و در سال ۱۳۹۹ این اثر در فهرست آثار ملی میراث ناملموس به ثبت رسید.
«عاروس کِلِه» عروسکی پارچهای است که ساخت آن در بین مردم روستای سیاهرودبار شهرستان علیآبادکتول مرسوم است. عاروس کله به معنی عروس کوچک است. این عروسک با بدنی چوبی و بدون دست بوده که صورت آن را با پنبه سفید درست میکنند و برای نمایش چشم و دهان، یک مثلث با نخ مشکی بر روی صورت میدوزند.
عاروس کله با توجه به شرایط عروس، باحالتهای مختلفی ساخته میشود و دارای تکبند و چارشو (چادرشب) است. در شب عروسی دارای روبند توری است و بعد از عروسی و قبل از بچهدار شدن، دارای «تِکبند» (دستمالی بهمنظور پوشش دهان) و بعد از بچهدار شدن تغییر کرده و به پشتش کودکی بستهشده و به آن «مارُوَچِه» گفته میشود.
در میان مردم روستا رسم بر این است که عروس بعد از شب عروسی و قبل از بچهدار شدن، جلوی دهانش را با دستمالی میبسته است و تا قبل از بچهدار شدن به حرمت خانواده شوهر سکوت میکرده و سلام و احترام را با تکان دادن سر، به بزرگترها اعلام میکرد. اما پس از به دنیا آوردن فرزند، اجازه داشت تِکبند را از جلوی دهانش باز کند و با خانواده همسر صحبت کند. به همین منظور عروسکی که به نماد این عروس ساخته میشود به همان شکل عاروس کله بوده اما بدون تِکبند و با یک عروسک نوزاد که با چادرشب به پشتش بسته میشود.
ساختار عروسک، ساده و جنس آن از مواد و مصالح بومی است. بدن عروسک از شاخههای نازک و دورریز درختان ساخته میشود. لباس عروسکها همچون لباس زنان سیاهرودبار دارای پیراهن و روسری، تِکبند، پیشانیبند، چاشو، دامن و… است.
مادران روستای سیاهرودبار با ساخت عروسک و آموزش چگونگی قوانین بازی به دختران و فرزندان خود، درواقع نقش مهم و مؤثر در راستای حفظ، ترویج و پاسداشت این میراثفرهنگی ناملموس خواهند داشت. مادران به شیوه سنتی و سینهبهسینه ساخت و ایفای نقش با عروسکها را به نسلهای بعدی خود انتقال داده و به این عرصه کمک قابلتوجهی میکنند.
در زمانهای گذشته ساخت این نوع عروسک رواج بیشتری داشته است اما امروزه تنها تعداد انگشتشماری از خانوادهها این نوع عروسک را برای دختران خود میسازند. با توجه به گسترش روزافزون تکنولوژی و محدود شدن ارتباطات جوامع شهری و روستایی در قاب تکنولوژی فراگیر امروزی، متأسفانه خطر انحراف از اصالتها، فرهنگها و آیینهای کهن گذشتگان بیشتر شده است و بیم آن است که با درگذشت آخرین نسل باقیمانده از فرهنگ گذشته، شاید برای همیشه برخی رسوم کهن و فرهنگهای اصیل رو به زوال و فراموشی رود.