آبشار نروز
برای معرفی آبشار نروز باید اجازه دهید اول از سرخدارها بگوییم…
سرخدار درختی است منحصربه فرد.
این درخت متعلق به دوره سوم زمینشناسی و قبل از عصر یخبندان است؛
یعنی چیزی بیش از صد و نود میلیون سال پیش.
سرخدار جزو گونههای انگشتشماری است که از دوره یخبندان جان سالم به در برده و تاکنون زنده مانده است.
این گونه، هم زینتی است و هم صنعتی. چوبش ظاهری زیبا دارد و البته بشدت نسبت به رطوبت و فرسایش مقاوم است.
درگذشته به خاطر مقاومت و کشسانی بودن چوب سرخدار از آن برای تیرکمان استفاده میکردند.
قد این درخت در سال،۱۰ سانتیمتر و ضخامتش تنها حدود یک میلیمتر رشد دارد.
به خاطر همین رشد کند و البته دیرزی بودن، یک درخت معمولی سرخدار با قد و قامت متوسط، مثلاً هشتصد سال قدمت دارد.
بماند که تکثیر سرخدار هم بشدت مشکل است و از طریق بذر بندرت میتوان آن را پرورش داد.
در حال حاضر این درخت عمدتاً از راه قلمه تکثیر میشود.
در این درخت، مادهای سمی به نام «توکسین» وجود دارد که از آن دارویی حیاتی به نام «تاکسول» به دست میآید
که برای درمان سرطان سینه و پروستات استفاده میشود.
برای هم همین در چند کشور اروپایی به دلیل عدم رشد وسیع سرخدار، مزارع کشت سرخدار به وجود آوردهاند
تا بتوانند مواد اولیه تولید تاکسول را فراهم کنند.
صنعت تولید تاکسول، یکی از گرانترین صنعتها در اروپاست.
اروپاییها با صرف میلیاردها دلار آن را به صورت مصنوعی کشت کرده و از آن در ساخت داروی ضد سرطان استفاده میکنند
در حالی که ما درختان هزار ساله موجود را قطع میکنیم و با آن، قلیان میسازیم که عامل سرطان است
این درخت در بیشتر نقاط جنگلی دنیا هست،
اما یا به صورت تک پایه است و یا تودههای کوچکی را شامل میشود.
این در حالی است که در شمال ایران محدوده رشد آن وسیع است.
محدوده شهرستان علیآباد کتول و در روستاهای «سیاهرودبار» و «افراتخته» بزرگترین ذخیرهگاههای این درخت را داریم
که نه تنها در ایران، بلکه در دنیا بینظیر است.
درختان سرخدار در منطقه ما، سرمایه ملی است، اما با وجود این اهمیت بالا، نرخ قطع این درخت هم بسیار بالاست.
به دلیل قطع و قاچاق بیرویه، ذخیرهگاه سرخدار در حال نابودی است و اگر آن روند ادامه پیدا کند،
تا چند سال دیگر اثری از جنگلهای سرخدار باقی نمیماند.
حالا میتوانیم راز کشف آبشار نروز را بگوییم…
حدود ۱۵۰ الی ۲۰۰سال پیش، فردی به نام نُروز (نوروز) زندگی میکرده است.
از آن جایی که نام پدرش عیسی بوده، او را نروزعیسی صدا میزدهاند؛ فردی قدرتمند و سرمایهدار که اگرچه خان نبوده،
اما قدرتش از خانها هم بیشتر بوده. نروز عیسی در منطقه فندرسک بروبیایی داشته و حتی برای افراد تحت تعقیب، اماننامه مینوشته.
این آدم برای خودش شکارگاهی داشته که هیچ کس نمیتوانسته به محدوده آن وارد شود.
او سه همسر و هجده پسرهم داشته. کسی از تعداد دخترانش چیزی نمیداند. در قدیم، کسی درباره دخترانش حرفی نمیزده.
گلههای گاو و گوسفند او توسط فرزندان و چوپانانش در مراتع جنگلی و ییلاقی آن منطقه نگهداری میشدهاند
که یکی از این مراتع، منطقهای نزدیک به جنگل سرخدار در نزدیکی روستای سیاهرودبار است.
در این محل، صخرهای بزرگ وجود دارد که درون آن خالی و شبیه به یک غار است.
گوسفندان نروز چند ماه در سال به همراه چوپانانش در این صخره بودهاند که در زبان محلی به آن «کَرف» میگویند.
به همین خاطر این منطقه را «کرف نروز» نامیدند که هنوز هم به همین نام معروف است.
پس از مرگ نروز، فرزندانش در مناطق مختلف استان گلستان بخصوص در اطراف شهر رامیان و علی آباد کتول متفرق شدند
و خانوادههای جداگانهای را شکل دادند.
چند تن از نوادگان نروز وارد منطقه سیاهرودبار شدند و روستای سیاهرودبار را شکل دادند.
در منطقه ما داستانهای مختلفی وجود دارد که پای یکی از این افراد خانواده نروز در آن داستان وجود دارد و قطعاً به عنوان تاریخ یک قوم، برای گردشگران جذاب و دارای اهمیت است.
در نزدیکی کرف نروز، آبشاری هم وجود دارد که بتازگی توسط گروه سرخدار کشف شده است.
پس از مشورت با بزرگان روستا، آنها توصیه کردند که آن را هم نروز بنامیم. به این ترتیب بود که «آبشار نروز» تولد یافت.
آبشار نروز ، یکی از شگفتی های طبیعت در دل جنگل های شکوهمند سرخدار است